ای ستاره ها گه بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته اید
ای ستاره ها که از ورای ابرها
ای ستاره ها چه شد که در نگاه من
دگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟
ای ستاره ها چه شد که بر لبان او
آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد؟
ای ستاره ها مگر شما هم آگهید
از دورویی و جفای ساکنان خاک
کاینچنین به قلب آسمان نهان شدید
ای ستاره ها, ستاره های خوب و پاک
ای ستاره ها که همچو قطره های اشک
سر به دامن سیاه شب نهاده اید
ای ستاره ها کز آن جهان جاودان
روزنی به سوی این جهان گشاده اید
رفته است و مهرش از دلم نمی رود
ای ستاره ها, چه شد که او مرا نخواست؟
ای ستاره ها, ستاره ها, ستاره ها